زمینه: سازمان ها به منظور حفظ مزیت رقابتی و افزایش کیفیت، کارایی، اثربخشی، بقا و موفقیت بلندمدت در محیط های دارای تغییرات پیچیده و فزاینده، به بهره گیری از استعداد خلاقیت کارکنان نیاز ضروری دارند. با این وجود، بهره گیری از خلاقیت، مستلزم سنجش، اندازه گیری، تحلیل و بررسی آن دارد تا از این طریق بتوان در بهره گیری هر چه بیش تر از دستاوردهای خلاقیت کارکنان به سازمان کمک نمود.هدف: این تحقیق با هدف شناسایی و تحلیل وضعیت موجود خلاقیت و ابعاد چهارگانه آن (مساله یابی، ایده یابی، ارزیابی ایده ها و اجرای ایده ها) انجام شده است.روش: این تحقیق از نوع پیمایشی است. به منظور نیل به هدف پژوهش، پرسش نامه تحقیق میان جامعه آماری، توزیع و بعد از تکمیل، جمع آوری شد. داده های حاصل از پرسش نامه ها، به محیط نرم افزار اس پی اس اس منتقل و بعد از پالایش و حذف داده های پرت و حصول اطمینان از روایی (تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تاییدی و روایی هم گرا و واگرا) و پایایی (انسجام درونی)، بر محور گزاره های تحقیق با استفاده از آزمون های تی تک نمونه ای و تی نمونه های مستقل تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان می دهد، هرچند کارکنان سازمان مورد مطالعه از خلاقیت برخوردارند و سطح خلاقیت آن ها از حد متوسط بیش تر است، اما با وضع مطلوب، فاصله دارد. هم چنین، نتایج تحقیق بیانگر آن است که ویژگی های جنسیت، وضعیت تاهل، مسوولیت (مدیر/مرئوس)، محل کار (مرکز استان/ شهرستان)، عضویت (رسمی/ پیمانی) و دانشگاه محل تحصیل (دانشگاه سازمان/سایر دانشگاه ها)، بر خلاقیت تاثیر دارند. به خصوص زنان دارای کم ترین سطح خلاقیت و دانش آموختگان دانشگاه سازمان، دارای بالاترین سطح خلاقیت هستند. در ضمن، بین میزان خلاقیت مدیران و مرئوسان فاصله زیادی وجود دارد.نتیجه گیری: نتایج تحقیق درباره افزایش خلاقیت کارکنان به این ترتیب است که زنان نسبت به مردان، مرئوسان نسبت به مدیران و کارکنان مرکز استان نسبت به کارکنان شهرستان، در اولویت قرار گیرند. در ضمن، برای افزایش خلاقیت در محیط سازمان، کارشناسان مورد نیاز باید توسط دانشگاه سازمان تامین شوند و عضویت افراد پیمانی به رسمی تبدیل شود.